سفارش تبلیغ
صبا ویژن

راوی جبهه ندیده2

یکشنبه 86 فروردین 19 ساعت 1:32 عصر

(اگر دفعه اول است که مطلب راوی جبهه ندیده رو می خوانید از پایین صفحه یعنی شماره 1 وبه ترتیب بخوانید ممنون)

سلام وعرض ادب !جونم براتون بگه خلاصه بعداز حدود یه 15 ساعت رسیدیم خرمشهر .بچه هایی که واسه مقر های مختلف بودند همه رو رسوندن و حرکت کردیم سمت آبادان ،فقط داخل اتوبوس بچه های ستادآوینی مونده بودند‍ ،بالاخره رسیدیم آبادان چون بیمارستان صحرایی امام علی (ع) سال اولی بود که میزبان زائرین بود  وتازه را ه افتاده بود منظورمازاین که تازه راه افتاده بود یعنی این که بعداز جنگ اولین سالی بود که بازسازی شده بود وآمادگی پذیرایی زائرین عزیز رو داشت ،درباره بیمارستان هم باید بگم این بیمارستان در 15 کیلومتری آبادان ودر اواخرجنگ ساخته شده بود  وازهمون سالها تا 5 ماه پیش  دست نخورده بود وتبدیل شده بوده به یک مخروبه  تااین که بچه های زحمت کش  خادم که از آذر ماه همین سالی که گذشت تا اسفند ماه که ما رفته بودیم مشغول بازسازی اونجا بودن وانصافا هم این بچه ها زحمت زیادی  کشیده بودن ‍،القصه ییهو رانند ه ما گفت من تا ترمینال بیشتر نمیرم وباید برگردم وشما هم باید پیاده شید ما هم پیاده شدیم وسط بربیابون. گفتم براتون  بیمارستان صحرایی امام علی (ع)چون سال اولی بود که راه افتاده بود هیچکس آدرس دقیق رو هم بلد نبود ، همین طور که درعکس زیر نمایان است ویلون وآواره وساک به دوش همین طور راه افتادیم به نا کجا آباد .تا اینکه حاجی کاظمی زنگ زد به بچه های مقر و آدرس وپرسید اونا هم قرار شد یه ماشین بفرستن دنبال ما ،همین طور که با بروبچ مشغول فک زدن بودیم  دوتا تویوتا سپاه رسیدو بچه ها انگار نه انگار که داشتیم صحبت میکردیم‍  ،همه حمله ور شدن سمت ماشین  واگر یک خورده دیر جنبیده بودم جا مونده بودم ،سوار ماشین شدیم از ترمینال  جاده رو باید مستقیم میرفتیم .سمت چپ جاده  از ترمینال تا خود بیمارستان صحرایی یک دریاچه(خور) خیلی باحال بود که فضای جاده رو خیلی قشنگ کرده بود ولی متاسفانه سمت راست جاده ‍،مملو بود از آشغال های بازیافتی شهرداری  وبوی نامطبوعی که دست کم از شمیایی اون سالها نداشت، حدود 12 کیلومتر از ترمینال تا خود بیمارستان صحرایی (مقر) فاصله بود وفضای  جاده تقریبا همین فضا بود  که البته تا قبل از ورود زائرین زباله ها توسط شهرداری آبادان جمع آ وری شد.ادامه دارد....


نوشته شده توسط : طایرقدسی

نظرات دیگران [ نظر]



لیست کل یادداشت های این وبلاگ

سال های دور از خانه1
همت.... حاضر!
[عناوین آرشیوشده]